يك ستاره نقره اي براي تو

روزهاي اخير مدام به من مي گفتي :"مامان لپم درد ميكنه."دهانت را نگاه مي كردم و نشانه اي نمي ديدم. حدس زدم شايد دهانت آفت زده است.اين ماجرا ادامه يافت تا سه روز پيش كه از درد، طاقتت طاق شد .به دندانپزشكي بردمت و دكتر پس از معاينه دهانت  گفت دندانت آسيب ديده و به عصب رسيده است.خيلي آبنبات مي خوري.كوتاهي من هم مزيد بر علت شد تا دندان تو اين بلا سرش  بيايد.

تصور نمي كردم بشود تو را روي تخت دندانپزشكي خوابانيد و دندانت را ترميم كرد.دكتر اما به زيباترين وجه ممكن ،دلت را به دست آورد و دندانت را درست كرد.

به تو گفت :مانلي جون ! دندونت رو يك  كرم  بدجنس خورده . من بايد اين كرم  بدجنس رو از دهن تو در بيارم و براي اين كار ،اول بايد دندونت رو خواب كنم كه دردش نياد .بعد از اين كه كرم  بدجنس رو بيرون آوردم به جاش روي دندونت يك ستاره نقره اي مي ذارم كه دندونت زيبا بشه و بتوني اونو به دوست هات هم نشون بدي.

تو هم به شوق ستاره نقره اي آرام نشستي و دكتر توانست كارش را خيلي خوب انجام دهد.

دست دكترت و صورت از گل قشنگ تر تو را مي بوسم.